فتنه سبز
نوشته شده به وسیله ی حامیان جوان در تاریخ 89/5/11:: 9:52 عصر
در تاریخ هم موارد متعددی وجود دارد، افرادی که در رخدادهای ارزشی شرکت فعال داشتهاند و بواسطههای مختلف و هواهای نفسانی نتوانستند اعتقاد خودشان به ارزشها را حفظ کنند و دوران صعود را با توجیحهای مختلف به سقوط مبدل کردند و دلیل آنهم انتخابگر بودن شخصیت انسان است (انا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً )و بهترین مثال در دوران پیامبر(ص) است که بخش قابل توجهی از یاران پیامبر(ص)60روز بعد از ماجرای غدیر به سقیفه پیوسته و در مقابل جانشین و وصی به حق ایشان ایستادند برخی دیگر از یاران و خواص این مرحله را هم به خوبی عبور کردند اما در مراحل بعدی نتوانستند بر وسوسههای نفسانی خودشان مثل دنیاطلبی و جاه طلبی غلبه کنند و این گروه در مقابل حضرت امیر(ع) ایستادند. بزرگترین درس اینچنین وقایع تلخ تاریخی این است که : آدمها هستند که باید ارزشها را در درون خودشان نهادینه کنند، چون شیطان همواره در کمین است.
* چه چیزی توانست تودههای مردم را به سوی شخصیت حضرت امام(ره) معطوف کند و یا به تعبیری ریشههای انقلاب اسلامی چه بود؟ چگونه این حرکت عظیم که دنیا را متحیر کرد، با رهبری امام شکل گرفت؟
بسم الله الرحمن الرحیم ـ در این زمینه دلایل متعددی را میتوان بیان کرد امّا یکی از مهمترین شاخصها در تمدن هزار و چند صد ساله اسلامی شیعی آنان است که روح جمعی این ملت را تشکیل میدهد. در واقع مردم ایران با شنیدن صدای امام خمینی(ره) این ندای مبارک را در امتداد ندای دعوت پیامبر (ص) و اهل البیت (ع) قلمداد کردند و گویی پژواک فریاد هل من ناصر ینصرنی حضرت امام حسین (ع) به گوش این ملت رسیده بود. شهید مطهری (ره) در این خصوص این دلیل را مشاهده نور اهل البیت در چهره امام خمینی(ره) ذکر میکند. مردم با لبیک به دعوت امام در واقع به هویت خود بازگشتند که ریشه در محبت آنان به پیامبر(ص) و خاندان پاکش دارد.
این نکته بسیار مهمی است، از طرفی مردم صف بندی جبهه استکبار در مقابل حضرت امام را تکرار جریان تاریخی صف بندی جبهه باطل و همه مشرکان و کافران در برابر جبهه حق می دانستند؛ جبههای که شاکله و ماهیت کلی آن را شرک و خداگریزی تشکیل می دهد. لذا مردم خداجو بنا بر اقتضای شاکله توحیدی خود به ندای حضرت امام(ره) لبیک گفتند. تنها با این تحلیل ها میتوان عظمت کار این ملت را تبیین نمود و گرنه براساس مبانی تجربه گرایی محض و قواعد خشک جامعه شناسی غرب که ریشه در افکار مادی دارد نمیتوان این حضور عظیم مردمی و حرکت بی بدیل انقلابی آنها را تبیین نمود.
*حضور و همراهی خواص جامعه را در شکلگیری انقلاب اسلامی چگونه ارزیابی میکنید؟
امام همواره در بیاناتشان عامه مردم سلحشور و با ایمان را صاحبان اصلی انقلاب ذکر کردهاند اما بالاخره افراد خاصی که توانایی جهتدهی به لایههای مختلف اجتماعی جامعه را داشتند در دوران انقلاب همراهی خوبی نموده و در این خصوص نقش علما بسیار برجسته بود و نمیتوان از عناصری نظیر اعضای محترم جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و بزرگانی همچون آیت ا... شهید مدنی، آیت ا... شهید صدوقی آیت ا... شهید دستغیب، استاد شهید مطهری، آیت ا... شهید بهشتی، شهید باهنر و دیگر علما نام به میان نیاورد، بازهم تاکید می کنم درکنار نقش ارزنده خواص و نخبگان جامعه حلول روح جمعی امامت پذیری و اقتدای جمعی ملت سلحشور ایران به حضرت سیدالشهدا(ع) نقشی اساسی در وقوع و پیروزی انقلاب اسلامی داشته است.
*با توجه به اینکه علاوه بر انگیزههای اعتقادی مردم برای انقلاب، مشکلات فراوان جامعه نیز وضع موجود آن دوران را غیر قابل تحمل کرده بود و خود انگیزه مضاعفی ایجاد میکرد و عطف به اینکه امروزه نیز مشکلاتی در جامعه وجود دارد؛ به نظر شما آیا نسل جدید از کرده پدران خود پشیمان است و یا آن را تحسین میکنند؟
اینکه مشکلات فراوان بود صحیح است، ما در تهران هم حلبی آبادها داشتیم. فقط به عنوان مثال مخارج جشنها و عیاشی های شاه بیداد میکرد، شکاف عظیم طبقاتی وجود داشت امّا اینها همه تنها بخشی از انگیزه مردم برای ایجاد انقلاب بود و نمیتواند علت اساسی قیام را پوشش دهد و همانطور که عرض کردم هدف اصلی انقلاب ریشه در خاستگاه اعتقادی آنها داشته است، به همین جهت هر چند بعد از انقلاب مردم در تحریم قرار گرفتند و مشکلاتی ایجاد شد امّا از آنجایی که به استقلال رسیده بودند و اهداف معنوی قیام بدست آمده بود به هیچ وجه یاس و ندامت احاطه پیدا نکرد و مردم احساس پیروزی داشته و دارند. البته امروزه نیز نسل جوان با مشاهده تحولات بوجود آمده و پیشرفتهای مادی نظام در عرصههای مختلف علمی به خود میبالد و بهترین دلیل آن هم همراهی بینظیر جوانان با نظام و رهبری عزیز انقلاب در حوادث اخیر خصوصاً فتنه سبز اموی است که نسل سوم و چهارم با حضور خیره کننده خود که پس از انقلاب اسلامی بی سابقه بود با رهبری معظم انقلاب تجدید بیعت کردند و دست رد بر سینه فتنه جویان داخلی و خارجی زدند.
*نسبت انقلاب اسلامی با انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) را چگونه تحلیل می کنید؟
بنده در این خصوص در کتاب «عصر امام خمینی»یک فصل مجزا قرار دادهام. به نظر حقیر در «تحلیل عوامل پیدایش»، «بررسی کامل تحولات پس از پیروزی» و «بررسی دقیق کارکرد مانورهای خیره کننده حضرت امام در نوع رهبریشان» و در «دلایل استمرار و اهداف» انقلاب اسلامی، تنها با در نظر گرفتن نسبت این قیام با انقلاب امام زمان (عج) می توان به تحلیل جامع و ارزیابی واقعی در این زمینه دست یافت. یعنی ما باید انقلاب امام زمان(عج) را در نظر بگیریم و در مواردی که عرض کردم با انقلاب اسلامی ایران نسبت سنجی بکنیم تا بتوانیم با کشف این ارتباط، انقلاب اسلامی را به خوبی تحلیل کنیم. البته این کار سادهای نیست وبه تعمق وتدبر دقیق واطلاعات جامع و مهمتر از همه بصیرت نیاز دارد؛ بنیانگزار این نوع تحلیل نیز دقیقاً حضرت امام (ره) می باشند که از ابتدای پیروزی انقلاب تا واپسین روزهای عمر مبارکشان در حال بسط و گسترش این نوع نگاه بودند.
انقلاب اسلامی در واقع زمینه ساز انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) است. این انقلاب انقلابی است که انشاء اله در ابعاد مختلف معنوی، فکری، فرهنگی و بلکه حتی نظامی بستر لازم را برای انقلاب جهانی امام زمان فراهم میکند. و مهمترین مسئله این است که انقلاب در حال تغییر دادن ایده ها، فکرها و اعتقادات بنحوی محسوس در سطح جهان است. امروزه اعتقاد به منجی و ظهور در جهان رو به گسترش است و امواج اسلامگرایی مراکزمهمی نظیر دانشگاهها، دبیرستانها وحتی پادگانهای بزرگ نظامی (خصوصاً در امریکا) را در نوردیده، رشته اسلامشناسی اکنون در همه دانشگاههای مهم آمریکا تدریس میشود و دختران محجبه روزانه به تعدادشان در مراکز علمی اروپا و آمریکا افزوده میشود این جهانی است که انقلاب اسلامی باعث تحول در آن شده، امروزه دنیا عطشناک یک منجی است.
با شاخص قرار دادن امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی، دنیای امروز توانسته است تحلیل بهتری از یک انقلاب جهانی و یک رهبر راسخ معنوی و الهی داشته باشد و این اتفاق مهمی است که در عصر امام خمینی به وقوع پیوسته است.
* فکر می کنم قبول داشته باشید که متأسفانه برخی انقلابیونی که در راه زمینهسازی ظهور گام نهاده بودند از اصول اولیه خود زاویه گرفتهاند؛ این یک اشکال بر انقلاب است و یا انقلابیون؟
یکی از کاربردهای بسیار مثبت تجربهها و عبرتهای تاریخی برای این است که انسان با پرهیز از غفلتهای ویرانگر همواره بیدار باشد و بتواند درست تصمیمگیری و حرکت کند. انقلاب اسلامی انقلاب در ارزشها بود، امام و امت، به رهبری امام ابتداء در درون خود انقلاب کردند و سپس این حرکت و تحول به بیرون منتقل شد؛ طبیعی است که باید آن انقلاب درونی را پاس داشت تا همراهی با انقلاب در جهان آفاقی ادامه پیدا کند. در تاریخ هم موارد متعددی وجود دارد، افرادی که در رخدادهای ارزشی شرکت فعال داشتهاند و بواسطههای مختلف و هواهای نفسانی نتوانستند اعتقاد خودشان به ارزشها را حفظ کنند و دوران صعود را با توجیحهای مختلف به سقوط مبدل کردند و دلیل آنهم انتخابگر بودن شخصیت انسان است (انا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً )و بهترین مثال در دوران پیامبر(ص) است که بخش قابل توجهی از یاران پیامبر(ص)60روز بعد از ماجرای غدیر به سقیفه پیوسته و در مقابل جانشین و وصی به حق ایشان ایستادند برخی دیگر از یاران و خواص این مرحله را هم به خوبی عبور کردند اما در مراحل بعدی نتوانستند بر وسوسههای نفسانی خودشان مثل دنیاطلبی و جاه طلبی غلبه کنند و این گروه در مقابل حضرت امیر(ع) ایستادند. بزرگترین درس اینچنین وقایع تلخ تاریخی این است که : آدمها هستند که باید ارزشها را در درون خودشان نهادینه کنند، چون شیطان همواره در کمین است.
باید بتوان در مقابل این هواهای نفسانی استقامت کرد. ( إن الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا )و اگر استقامت نشد دوباره افراد استهاله میشوند و عقبگرد و عقب نشینی از ارزشها آغاز میشود.
*با توجه به ابعاد شخصیتی امام، نوع مواجهه رهبر انقلاب با مسائل را در مقایسه با ایشان چگونه می بینید؟ می توانیم بگوییم نوع مواجهه رهبری با مسائل رونمایی از همان مواضع امام راحل بوده است؟
کلمات کلیدی :