برگرفته از: کتاب عصر امام خمبنی
نویسنده : میر احمد رضا حاجتی
با آشکار شدن بیش از پیش آثار جهان قیام الهی حضرت امام خمینی (ره)، و متزلزل گشتن پایه های استیلای همه جانبه تفکرات الحادی و مادی بر دنیای امروز بسیاری از اندیشمندان و صاحب نظران مسلمان داخلی و خارجی با تاکید بر واقعیت ورود بشریت به عصری جدید به تحلیل و تبیین ویژگی های مهم این پدیده عظیم جهانی و بررسی نقش کلیدی امام (ره) در این زمینه پرداختهاند.
اکنون جمع کثیری از دانشوران اسلامیبر این باورند که امام خمینی (ره) آغاز گر «عصر جدیدی در تاریخ اسلام » بلکه «دنیای دیانت » میباشد.
صاحب نظران و تحلیل گران مسلمان داخلی و خارجی تصریح مینمایند که «ندای قدسی امام، جهان را به لرزه در آورد » و به واسطه سیره فکری و عملی امام (ره) «اسلام جلوه خود را در سراسر جهان نشان داده است » تا آن جا که «تاثیرات قیام حضرت امام (ره) در اروپا هم محسوس میباشد. »
این تحلیل گران و صاحب نظران عمیقا معتقدند با آغاز عصر امام خمینی (ره) « دین و دین داری در جهان گسترش یافته است » و« دین زنده شده و کلیسا ها جان تازه گرفته اند » و حتی.. .« مذهبی بودن در اروپا ارزش و معنی تازه ای یافته است » و « میلیون ها نفر در غرب به انتظار ظهور حضرت عیسی (ع) نشسته اند » و در یک کلام، عصر امام (ره) عصر « احیای دین و معنویت » در جهان معاصر میباشد.
آیه الله مصباح یزدی
ایشان از اساتید گرانقدر حوزه علمیه قم که در این باره با اشاره به جریان دین ستیزی و دین زدایی در اروپا و غرب طی قرن های اخیر که دامنه آن تا کشورها ی اسلامیاز جمله ایران عصر پهلوی نیز کشیده شده میفرماید :
مهمترین دستآوردحرکت امام خمینی (ره) احیا دین و دینگرایی درجهان معاصر بود به گونه ای که به برکت این حرکت نه تنها پیروان دین اسلام دیگر ادیان ا زجمله مسیحیت نیز حیاتی دوباره یافته ودرنتیجه گرایش به دین ودین داری در سایر ملل نیز افزایش یافت.
ایشان درهمین مورد، به سخن یک اسقف مسیحی از مکزیک اشاره کرد که در دیدار با ایشان اظهار داشت :
«این افتخار مخصوص شماست که توانستید ایمان را در دنیا زنده کنید و بالاتر اینکه کشورداری را با دین داری توأم کنید، ما {مسیحیان} این توان را نداریم که ایمان را در مردم حفظ کنیم، چرا که مردم دیگر اطمینانی به ما ندارند، بالاتر این که نتوانستیم دینداری را با کشورداری توأم کنیم.
پروفسور حمید مولانا
وی رئیس و بنیانگذار بخش ارتباطات بین المللی دانشگاه امریکن واشنگتن دی سی است که با بیان بخشی از تأثیرات شگرف حضرت امام خمینی (ره) د رجهان معاصر اظهار میدارند :
«به عقیدة من هیچ صدایی در قرن بیستم مثل صدای امام جهان را به لرزه درنیاورد. حضرت امام پس از جنگ جهانی اولین شخصیتی بودند که به صورت جهانی «طلسم سکوت» را در مقابل طاغوت و ظلم شکستند، اگر این طلسم نشکسته بود امروز شوروی زنده بود. »
مولانا میافزاید:» وقتی انقلاب اسلامیاوج گرفت من در تابستان 1978 دوهفته در تهران بودم و بعد برای شرکت در کنگرة بزرگ علوم ارتباطات روابط بین الملل به ورشو {لهستان}رفتم، وقتی درآن جا دربارة انقلاب اسلامیایران صحبت کردم چند نفر از دانشمندان لهستانی- که بعدا درمبارزات لهستان تأثیر فراوانی داشتند – میخواستند حضرت امام (ره) را بشناسند.
این مال آن موقع بود، ولی اخیرا که پس از بیست سال هنگامیکه برای شرکت در کنفرانس بزرگ جهانی درهمین رشته، دردانشگاه «لایبزیک»به آلمان شرقی رفته بودم، بای اولین بار درعمر 43 سالة انجمن علوم ارتباطات آن جا اعضای انجمن، جلسة اصلی خودشان را در کلیسا تشکیل دادند، درکلیسای سن نیکسولی، در این کلیسا کشیشی برای ما سخنرانی کرد که به قول خودش انقلاب آلمان شرقی را به «شیوة حضرت امام» هدایت کرده بود.
واقعا جالب است که مارکسیستها، لیبرالیستها و همة «ایستها» که هرگز حاضر نبودند به مسجد و معبد بروند، انقلاب اسلامیایران آنان را وارد کرده بود که به کلیسا بیایند»
احمد هوبر
وی اندیشمند و روزنامهنگار تازه مسلمان سوئیسی است که در تشریح تأثیرات عظیم انقلاب اسلامیمیگوید :
«امروز در ارو.پا احساس میشود سقوط دیوار برلین با انقلاب و قیامیکه شما آغاز کردید مرتبط است. {تأثیرات} این قیام اسلامیامروز دراروپا محسوس است، در اروپا حدود 12 تا 15 میلیون مسلمان زندگی میکنند که صد هزار نفر آنها در سوئیساند. »
وی افزود :
«امام خمینی (ره) نه تنها مسلمانان را بیدار کردند بلکه بر جهان غیر اسلام نیز از خود تأثیراتی بر جای نهادند. »
واضافه کرد:
«بدانید آن مرد سالخورده که رهبر شما بود (امام (ره) ) هرگز نمرده است بلکه هنوز زنده است و فعال، چرا که همة این تحولات به دست ایشان ایجاد شده است. »
پروفسور یاوس اوسوس
وی تازه مسلمان آلمانی و قائم مقام دانشکدة فنی دانشگاه برمن المان و از رهبران بر جستة مسلمان آلمانی زبان دراروپا است که با اشاره به تأثیرات عظیم حضرت امام (ره) دردنیای معاصر اظهار میدارد :
«امام خمینی (ره) بیدارگر همة موحدان درعصر ما است، احیای دین ومعنویت در روزگاری که سیطرة مادیت وابزار مادی واندیشه های ضد معنی جامعة بشری را در چنبرة خود گرفته بود مدیون امام خمینی (ره) و یاران انقلاب اسلامیاست. »
محمد لنسل
وی رئیس مرکز فرهنگی تجدید حیات اسلام دراتریش است که در مقاله ای تحت عنوان «تأثیر نهضت امام خمینی (ره) بر اروپا مینویسد:
«بی تردید انقلاب اسلامیامام خمینی (ره) نه تنها تصویر تازه ای از اسلام در اروپا ارائه کرد بلکه حتی زندگی مذهبی غیر مسلمانان را هم دگرگون ساخت؛ به عبارت دیگر، امروز حتی د راروپا نیز مذهبی بودن ارزش و معنای تازه ای یافته است، این عبارت را رئیس جمهور سابق اتریش در یک سخنرانی بیان کرد که « انقلاب اسلامیبه تمامیافراد مذهبی اعتبار واتکاء به نفس تازه ای ارزانی داشت. »
طلال عتریسی
ایشان استاد دانشگاه لبنان است که با تأکید بر پیوند اساسی تحولات جاری در زمینة رویکرد معنوی بشر با قیام الهی حضرت امام خمینی (ره) تصریح میکند.
«رهبری امام خمینی (ره) و پیروزی انقلاب اسلامیاساس حرکت و تمدن جهان کنونی میباشد. »
سید صدرالدین صدر:
وی از اندیشمندان مسلمان لبنانی است که در این زمینه میگوید
«امام خمینی (ره) آغازگر عصر تازه ای درتاریخ اسلام وزندگی مسلمانان است، از ویژگیهای این عصر هم میتوان غور وتعمق مسلمانان نسبت به اسلام را بر شمر وهم جهانی شدن حیات سیاسی اسلام را. »
مدیر مرکز پژوهشی اسلامیدر فرانسه
وی با اشاره به عظمت روحی و فکری حضرت امام (ره) و ویژگیهای منحصر به فرد ایشان میگوید :
«امام خمینی (ره) چهارده قرن را در اعمالش خلاصه کرد.. ..» ما خیلی خوشبخت هستیم که دراین عصر {امام خمینی} زندگی میکنیم، گویی درعصر پیامبر اکرم (ص) زندگی میکنیم. »
وی تصریح میکند :مردم جهان همه مشتاقند ازتعالیم امام خمینی (ره) پیروی کنند، در اکثر کشورها جنبشی آغاز شده، حتی در جوامع غربی ما میبینیم که مسائل {مذهبی} تحت بازنگری قرار گرفته است.. .
اکنون خیلیها میدانند که اسلام پاسخگوی مشکلات بشری است.
ایشان میافزاید :
«جهان درحال تحول است و ارزشهای جهانی درحال تغییر غرب دچار فروپاشی تدریجی شده است واسلام جلوه خود را در سراسر جهان نشان داده است. »
پروفسور اسماعیل کیلبس
او فیلسوف برجستة فرهنگ اسپانیالی زبانها است که با اشاره به حیات مجدد دین درصحنة زندگی بشر در وصف این واقعیت عظیم چنین میگوید:
«دین زنده شده است، کلیساها جان تازهای گرفتهاند،توجه به مذهب واندیشههای مذهبی دردانشگاه ها دیگر زشت و کم بها تلقی نمیشود، زیباییهای معنوی در زندگی روزمره مورد بازیابی قرارر گرفتهاست، جهان برای نجات و زیبا کردن روابط اجتماعیاش به قدرت دین وجاذبههای معنوی گرایش شدیدی پیدا کرده است. »
وی تأکید میکند:
«و این همه ناشی از دعوت نوینی بود که امام خمینی (ره) با انقلاب دینیاش درعرصة افکار وذهنیت جامعة جهانی آغاز کرد. »
سفیر وقت ایران درواتیکان
وی با اشاره به این مطلب که «بعد از رنسانس تاقبل از ظهور انقلاب اسلامیمذهب به معنای عام آن در هیچ یک از نقاط دنیا حتی حضور در صحنههای اجتماعی و به تیغ آن سیاسی واقتصادی را نداشت » مینویسد:
کلیسا چه در قالب کادر رسمیآن – واتیکان – و چه درقالب غیر رسمیومردمیآن تنها برای حوزة ارتباطات شخصی با پروردگار نسخه مینوشت و هرگز در صحنه های اجتماعی حتی اگر در حوزه مشخص ترین وظیفه کلیسا اتفاقی میافتاد نظری اعلام نمیکرد، ننگ سکوت در جنگ جهانی دوم که حتی یک بیانیه برای صلح و علیه هیتلر – علی رغم آن همه کشتار – صادر نکردند هنوز دامن کلیسا را راها نکرده است.
ایشان با بیان این واقعیت که در «وقتی امام خمینی (ره) با تکیه بر طرح مذهب درمتن زندگی اجتماعی، انقلاب اسلامیاش را به پیروزی رساند دنیا در ابتدا هرگز تصوری چنین ژرف وعمیق از انقلاب را باور نمیکرد »اضافه میکند :
«این انقلاب آغاز بزرگترین تحول جهانی در عرصة دیانت ومذهب بود که برای اولین بار با این وسعت ظهور پیدا کرده بود،. . ..و حرکت امام خمینی دردنیای دیانت «عصر جدیدی» را آفرید.. ..»
وی با بر شمردن بخشی ا زمصادیق نفوذ جدی پیامهای معنوی بین المللی حضرت امام خمینی (ره) درمیان جوامع مسیحی و تأثیر پذیری وسیع کلیسای کاتولیک از این موج جدید ادامه میدهد:
....مسیحیت رسمیو مرجعیت واتیکان که نزدیک به همة بیانیههای آن تا قبل از دهة هشتاد مربوط به مسائل نظری دینی بود و اثری ازمسائل اجتماعی نداشت دردهة اخیر اکثر بیانیههای آن را موضوعات :آزادی، عدالت، پیشرفت اجتماعی، جنگ و صلح، و حقوق بشر در بر گرفته است، و طی بیش از چهادره سال مرجعیت ژان پل دوم از هفت بیانیة صادره، سه بیانیة آن دربارة دکترین اجتماعی کلیسا بوده است.
ایشان میافزاید :
{دراینجا }اشاره به مهمترین بخشنامة پاپ ژان پل دوم تحت عنوان Cente. Simus.annus درتاریخ مه 1191- اردیبهشت 1370 – که در اوج اظهار نظر مرجعیت واتیکان در رابطه با امور اجتماعی است ضروری مینماید.
دراین بیانیه بحران مارکسیسم، ا زخود بیگانیگی غربی، بازار آزاد، مسئله سود، مالکیت مشروط، ابزار تولید، مشارکت مردم درحیات اجتماعی، فرهنگ اقتصاد و سیاست توجیه میشود.
همین روند در بیانیة رسالت فدیة پاپ ژان پل دوم تعقیب شدهاست.. .
در آخرین بیانیة واتیکان به مناسبت عید فطر 1412ق (1992 م ) آمده است :دیالوگ بین ادیان نمیتواند فقط به افکار آرمانی و نیات خیر محدود شود بلکه بایستی حیات سیاسی واجتماعی مطرح شود، از طریق دیالوگ ما بایستی با مسائل واقعی که مردم درگیر آنها میباشند رو به رو شده و برای آنها راه حلهایی ملموس پیدا کنیم.
ایشان با اشاره به این نکته که «مشخصة بارز پاپهای واتیکان عدم خروج ا زکلیسای رم بوده است وا زجمله در فولکلور ایتالیا ثبت شده است که: یک قرن گذشت تا پاپی برای دیدار از یک کلیسا در پنجاه کیلومتری واتیکان اقدام به مسافرت کند »، مینویسد:
ولی دراین دهه پاپ آنقدر اقدام به سفر کرده است که رسانههای جمعی پاپ پل دوم را پاپ مسافر مینامند.
وی با اشاره به مصداق دیگری از آثار روز افزون احساس هویت دینی درمیان جوامع مسیحی سنتی مینویسد :
«فشارهایی که بر مسیحیت سنتی بعد از فتوای تاریخی حضرت امام خمینی (ره) علیه سلمان رشدی وارد شد و از آنان درخواست میکردند به نحوی از ساخت وانتشار فیلمها و کتابهای ضد مسیح جلوگیری کنند، به طوری جدی درنقاط مختلف دنیا مطرح بود ودر بسیاری از جاها به تظاهرات بیرونی نیز کشیده شد، این مسئله خصوصا در جوامع اروپایی و آمریکایی بسیار دیده میشود.
به عنوان نمونه وقتی در شهرک تفریحی ماریل بلاتسا Maril Pelata در 400کیلومتری بوئنوس آیورس ( که درتابستان ها با هجوم توریستها پوشش ولباس معنای خود را ازدست میدهد ) در سال 1990 میخواستند فیل ژان لوک گودار به نام «سلام بر مریم »را که، در آن مقام عظیم حضرت عیسی(ع) توهین جدی شده بود نشان دهند،ولی پخش اعلامیههای شدید اللحن از طریق مردم که در سر برگشان علامت صلیب و اسلحه به صورت ضربدر نقش بسته بود باعث شد تا فیلم توسط مقامات مسئول ممنوع اعلام شود. »
منبع نسخه مجازی: سایت کانون رهپویان وصال
کلمات کلیدی :
عصرامام خمینی،
حاجتی،
میراحمدرضا حاجتی،
احمدرضا حاجتی،
حجت الاسلام حاجتی